تحولات منطقه

جلسه رسیدگی به پرونده قتل میترا استاد همسر دوم شهردار پیشین تهران صبح امروز شنبه ۲۲ تیرماه به صورت علنی در سالن اجتماعات امام خمینی (ره) به ریاست قاضی کشکولی رئیس شعبه نهم دادگاه کیفری یک تهران برگزار شد.

قاضی: برخی دستگاه‌های اجرایی سعی کردند در امور قضایی دخالت کنند/ قرائت دست‌نوشته نجفی در دادگاه
زمان مطالعه: ۱۲ دقیقه

به گزارش قدس آنلاین  پیش از شروع دادگاه، خانواده و وکلای محمد علی نجفی وارد شعبه ۹ دادگاه کیفری شدند. بالش سفیدی که تیرهای کلت از میان آن رد شده و به مقتوله اصابت کرده بود، بر روی میز دادگاه دیده شد که به نظر می رسد در طول برگزاری دادگاه به آنها اشاره خواهد شد.

قاضی دادگاه در ابتدای جلسه تذکراتی درخصوص اجرای آیین دادرسی کیفری داد و خواستار رعایت قانون در انعکاس رویدادهای مربوط به دادگاه شد.قاضی کشکولی گفت: نباید رسانه‌ها بدون حضور مقام قضایی نقش بازپرس و مقام قضایی را ایفا کنند که در مورد این پرونده مقام قضایی در صحنه حضور داشت اما متأسفانه برخی دستگاه‌های اجرایی سعی کردند در امور قضایی دخالت کنند و باعث تشویش اذهان عمومی شدند. این تذکر قانونی است و رسانه‌ها در جهت حفظ حریم خصوصی باید موازین قانونی را رعایت کنند.

وی گفت: به موجب تبصره ۲ ماده ۳۵۳ قانون آئین دادرسی کیفری انتشار جریان رسیدگی به گزارش پرونده در محاکمات علنی که متضمن بیان مشخصات شاکی و متهم است، به درخواست دادستان کل کشور و موافقت رئیس قوه قضائیه با این درخواست امکان پذیر است. وی تأکید کرد که در این پرونده، رئیس قوه قضائیه با درخواست دادستان کل کشور مبنی بر انتشار جریان رسیدگی پرونده موافقت کرده است.

به گفتۀ قاضی در این جلسه زهرا نجفی و علیرضا بربری و آقازاده، مسعود استاد و معصومه رشیدیان خبرنگار انصاف نیوز به عنوان مطلع در جلسه حاضرند و اولیای دم در جلسه حضور پیدا نکردند.

دستنوشته نجفی در دادگاه قرائت شد

سپس محمد شهریاری سرپرست دادسرای جنایی تهران کیفرخواست دادستانی علیه نجفی را قرائت کرد. در این کیفرخواست به نامه ای اشاره شده است که نجفی نوشته و مدعی شده بود مهدورالدم بودن میترا استاد براش مسجل شده است.

در کیفرخواست قرائت شده آمده است: بازرسی کارآگاهان در منزل شخصی مشخص شد که آپارتمان مذکور به هم ریخته و حکایت از اسباب‌کشی هفته قبل از حادثه داشته است. همچنین یک دست نوشته پیدا شد مبنی بر اینکه در یکسال گذشته تلاش زیادی کردم تا بدون خونریزی و توافق مشکلات را حل کنیم اما هیچ راهکاری را مبنی بر طلاق توافقی و گرفتن تمام حقوق خود، نپذیرفت. شهریاری افزود: در این دست نوشته تأکید شده «همسر دوم من بارها تهدید کرده بود با مردان اجنبی که شما به آنها حساس هستید، هم‌بستر خواهم شد و تا این کار را انجام ندهم دست بردار نخواهم بود و شروع کرد با تماس گرفتن با مردانی که در گذشته با آنها سر و سری داشته است. از نظر من مهدورالدم بودن وی ثابت شده بود و بارها مرا تهدید می‌کرد تا این روابط زشت را انجام ندهم، دست‌بردار نخواهم بود و دیگر خسته شده بودم و بارها مرا مورد تهدید و توهین‌های زشت قرار می‌داد.»

به گفتۀ شهریاری کشف این دست نوشته باعث شد ظن ارتکاب به قتل، به سمت نجفی برود و تلاش برای دستگیر کردن وی آغاز شد.

نجفی درخصوص شروع آشنایی با میترا استاد گفته است: میترا استاد اردیبهشت ۹۶ به دیدن من آمد، آن موقع خیلی محجبه و با چادر و روسری بود، پس از مدتی تقاضای دیدار خصوصی از من کرد که آن دیدار منجر به آمدن احساس علاقه بین طرفین شد، میترا می‌گفت مطلقه و مسلمان است اما بعداً مشخص شد قبل از مسلمان شدن با فردی رابطه داشته و بعد از اینکه با دیپلماتی آشنا شده، مسلمان شده است و چندبار با افراد مختلف عقد کرده است.

شهریاری افزود: در این یادداشتی که از متهم به دست آوردیم قید شده که برخی نهادها وارد قضیه شدند و در نتیجه علی رغم میل من، میترا استاد به عقد دائمی با مهریه هنگفت درآمد.

قاضی بعد از قرائت این بخش‌ها از  نامه متهم که متضمن اتهام به مقتوله بود، به نماینده دادستان گفت اعلام برخی مطالب در دادگاه غیرعلنی باید باشد و شهریاری در پاسخ اعلام کرد که این مطالب در کیفرخواست آمده است.

شهریاری افزود: در این یادداشت آمده مشکلات عمیق‌تر می‌شد و توهین و تهمت بارها به من میزد و تهدیدات به ارتباطات و فاش کردن مسائل بود و امروز کارش را یکسره کردم. امیدوارم خدا مرا ببخشد و از همه دوستان و آشنایان پوزش می‌طلبم و تقاضای عفو دارم. از باران عزیزم که شش ماه است به دلیل این خانم از دیدنش محروم شدم پوزش دارم.

سرپرست دادسرای ویژه قتل پایتخت، ادامه داد: با برداشت از این دست نوشته‌ها احساس شد که (متهم) دست به خودکشی زده است. در نتیجه به منزل ولنجک دخترش و ویلای لواسان رفتیم و بررسی‌ها را آغاز کردیم اما آنجا نبود. از همه دوستان او پرس و جو کردیم اما خبری نداشتند که در ساعت ۱۹ همان روز نجفی خود را به پلیس آگاهی در خیابان وحدت اسلامی معرفی کرد.

نماینده دادستان افزود: در صفحه ۲۵ پرونده آمده که خشاب از قبل پر بود ولی مسلح نبود. او (نجفی) گفته "به سمت حمام رفته و اسلحه را مسلح کردم البته اشتباه کرده‌ام و مرتکب قتل شدم و در مدت ۸ ماه عقد موقت و یکسال عقد دائم تماماً درگیری و جدل داشتیم و مدام به خانواده‌ام توهین می‌کرد. مجموعه این اختلافات وجود داشت حتی به درگیری فیزیکی منجر و چند بار منجر به ضرب و جرح شد و حتی میترا استاد چاقوکشی کرد. به او پیشنهاد طلاق دادم اما او گفت که می‌خواهم از تو و دخترت انتقام بگیرم. "

شهریاری در تشریح روز حادثه از قول نجفی گفت: فرزندش مهیار به مدرسه رفت و مقتوله شروع به فحاشی کرد. لباسش را درآورد و وارد حمام شد. اسلحه سازمانی که مسلح بود و یک بالش را برداشتم تا سلاح دیده نشود. مقتوله جلوی وان بود. اسلحه را نشان دادم، ترسید. یک دست را روی شانه‌ام گذاشت و گفت علی غلط کردم. یک تیر نشانه رفت و چند تیر زده شد. تیر آخر به قلبش خورد و در وان افتاد. آنجا بود که با خودم کلنجار می‌رفتم که خودکشی کنم یا نه. دو یادداشت نوشتم و به اتوبوسرانی بیهقی رفتم و روانه قم شدم و حتی آنجا یکی مرا شناخت.

شهریاری افزود: نجفی در اعترافات خود نوشته به قم رفتم و کیفی که در آن اسلحه بود را به امانتداری بردم امام را شناختند و گفتند می‌توانی به داخل ببری. آنجا خواستند با من عکس بگیرند و تسلیت هم گفتند. اینجا بود که فهمیدم که همه از ماجرا باخبر شده‌اند. با یک سواری به ترمینال جنوب رفتم و سپس خود را به پلیس معرفی کردم‌.

نماینده دادستان گفت: سلاح از قبل مسلح بوده ولی در تحقیقات اولیه متهم اعتراف می‌کند که قبل از حمام مسلح کرده بود. همچنین مشروبات مصرف نکرده است و دست نوشته‌ها را خودش نوشته است.

او با اشاره به اعترافات متهم گفت: اختلافات خانوادگی انگیزه قتل اعلام شده و سلاح تا تاریخ ۲۹ مهر ماه ۹۴ دارای مجوز بوده است ولی تمدید نشده است و متهم به آن اعتراف دارد.اسلحه مذکور به همراه شش فشنگ همراه و ۵ گلوله زده شده بود و سلاح در بدو امر گفته شده با مجوز بوده ولی تمدید نشده و همچنین سلاح به حرم برده شده است و در نتیجه دادرسی ۸ فشنگ در این اسلحه تأیید و ۵ پوکه جنایی به دست آمده و سلاح از نوع جنگی و غیرخودکار بوده است.

شهریاری ادامه داد: دوربینهای مداربسته نشان می‌داد ساعت ۱۱:۴۳ روز قتل آقای نجفی کیف کوچکی در دست دارد و در حال خروج از ساختمان است، قبل از خروج وی راننده وی آقای فرهاد آقازاده به در واحد منزل آقای نجفی مراجعه و دو عدد کیف را خارج کرد.

سرپرست دادسرای امور جنایی تهران به تحقیقات به عمل آمده از راننده آقای نجفی اشاره کرد و گفت: فرهاد (راننده آقای نجفی) در اظهارات خود می‌گوید ساعت ۹:۲۶ همان روز (روز وقوع قتل) دکتر نجفی تماس گرفت و گفت به آدرس بروم که من ابتدا به پارکینگ ساختمان مذکور رفتم و پس از ۳ بار تماس با آقای نجفی، جوابی نگرفتم، سپس به مقابل واحد رفتم، زنگ زدم که دکتر در را باز کرد و با دادن دو کیف به من، گفت: کیف‌ها را نزد دخترش زهرا ببرم و از من خواست پایین ساختمان بایستم تا با من تماس بگیرد، ساعت ۱۰:۱۴ آقای نجفی تماس گرفت و گفت کیف قهوه‌ای را بیاور، کیف را به او دادم و مجداً به من بازگرداند که من کیف‌ها را نزد دختر آقای نجفی بردم، نامه‌ای داخل آنها بود، سپس همراه با دختر آقای نجفی به منزل آنها بازگشتیم که پسر میترا به هویت مهیار ۱۶ ساله از پشت سر همراه ما وارد خانه شد، در اتاقها را باز کردیم که در نهایت با جسد میترا مواجه شدیم، مهیار گفت بابا مادرم را کشته که ساعت ۱۲:۲۸ با ۱۱۰ تماس گرفتیم.

شهریاری خاطرنشان کرد: آقای فرهاد آقازاده (راننده آقای نجفی می‌گوید) آقای نجفی را در همان ابتدا با شلوارکی خونین و پایی زخمی دیده است.

سرپرست دادسرای امور جنایی با حضور در جایگاه به قرائت کیفرخواست پرداخت و گفت: مهیار صفری، پسر ۱۶ ساله میترا استاد در تحقیقات به عمل آمده می‌گوید: در ساعت ۱۲:۲۰ تا ۱۲:۳۰ مورخ ۷ خرداد ۹۸ به داخل منزل مادرم برای گرفتن پول آژانس مراجعه کردم دیدم دو نفر غریبه (راننده و داماد آقای نجفی) همراه با دختر وی مقابل در هستند، پس از ورود به منزل با پیکر خونین مادرم مواجه شدم، فکر نمی‌کردم مرده باشد از دختر آقای نجفی خواستم با اورژانس تماس بگیرد و هر چه با نجفی تماس می‌گرفتم تلفن همراهش خاموش بود، نجفی از شب گذشته در آپارتمان بود، صبح حدودا ساعت ۹ می‌خواستم از خانه خارج شوم که آقای نجفی داخل خانه بود، آقای نجفی با مادرم درگیری لفظی و بدنی داشت و گفته بود در خانه اسلحه ندارد.

نماینده دادستان تهران در ادامه قرائت کیفرخواست اظهارات زهرا نجفی را نیز عنوان کرد و گفت: زهرا نجفی در تحقیقات می‌گوید "آقای آقازاده (راننده بابا ) آمد، دو عدد کیف همراه داشت گفت می‌خواهد به سمت منزل آقای نجفی برود که من و همسرم نیز با وی رفتیم، پشت در آپارتمان بودیم که از راننده خواستم چند بار در بزند، در نهایت با کلید در را باز کردیم که پسر خانم استاد نیز رسید، به اتاق خواب و سمت سرویس بهداشتی رفتیم که دیدیم حمام پر از خون است به بدن خانم استاد دست زدم که بدن وی سرد بود".

شهریاری ادامه داد: در ادامه رسیدگی به پرونده با توجه به کشف دو عدد کیف از صحنه جرم، به منزل زهرا نجفی در ولنجک رفتیم کیف‌ها به همراه ۳ برگ پشت و رو، ۶ عدد گوشی پوشانده شده در فویل آلومینیوم متعلق به آقای نجفی، فرزند مقتول و مقتول وجود داشت.

سرپرست دادسرای جنایی تهران گفت: وکیل متهم در لایحه‌ای عنوان کرده مقتوله با توجه به دلایلی مهدورالدم است و وکیل در دلایل خود صرفا به اظهارات متهم اشاره می‌کند که قابل پذیرش نیست. متهم نیز اقرار دارد که هدف از قتل اختلافات خانوادگی بوده و دلایلی بر مهدورالدم بودن مقتول وجود ندارد گرچه بررسی ادعای مهدورالدم در صلاحیت دادگاه است و قطعا نیاز به رسیدگی ماهوی دارد.

شهریاری همچنین به شناسایی افرادی با نامهای حسین،نرگس، فرشته، داوود و جواد اشاره کرد و گفت: در تحقیقاتی که از تمامی این افراد صورت گرفته گفته‌اند که به خاطر روابط کاری با مقتوله آشنا بودند اما هیچ رابطه نامشروعی با او نداشتند.

نجفی از تلاش میترا استاد برای افشاگری باخبر بوده است

سرپرست دادسرای جنایی تهران گفت: متهم اعلام کرده که مقتوله در روزهای آخر قصد افشاگری از طریق مصاحبه با خبرنگار انصاف‌نیوز را داشته است که به همین دلیل خبرنگار انصاف نیور رادعوت کردیم و از او تحقیقات لازم به عمل آمد. طبق تحقیقات صورت گرفته از معصومه رشیدیان او گفته که به دنبال علت استعفای شهردار تهران بوده سوالاتی در این رابطه برای همه وجود داشته است لذا از طریق یک کانال تلگرامی شماره میترا استاد را پیدا کرده و در تاریخ ۱۱ آبان ۹۷ مصاحبه‌ای با او انجام بوده و قرار بوده مصاحبه دیگری در دی ۹۷ انجام شود که به بعد موکل می‌شود. میترا استاد در تاریخ ۶ خرداد تماس گرفته و برای ۷ خرداد قرار مصاحبه می‌گذارد اما شب قبل از وقوع قتل به خبرنگار پیامک می‌دهد که سفری برایش پیش آمده و نمی‌تواند مصاحبه را انجام دهد و مصاحبه را به روز دیگر موکول می‌کند. بنابراین این اظهارات دلیل دیگری بر کذب بودن ادعای متهم است.

در ادامه جلسه قاضی کشکولی گفت: با توجه به عدم حضور اولیای دم، از وکیل مرحومه استاد می‌خواهم اگر شکایت و مطالبی دارند بیان کنند. وکیل مدافع اولیای دم میترا استاد گفت: حکم قصاص و اشد مجازات متهم را درخواست دارم و دفاعیات مشروح طی لایحه‌ای تقدیمتان شد.

در ادامه این جلسه زهرا نجفی با حضور در جایگاه، گفت: بنده فرزند آقای محمدعلی نجفی هستم. شهادت می‌دهم و قسم می‌خورم جز واقعیت چیزی نگویم. در ۷ خرداد آقای آقازاده (راننده نجفی) به منزل ما آمد و دو کیف دستی به من داد. در یکی از آنان نامه‌ای از پدرم که شامل سه صفحه بود مشاهده کردم و به دلیل اینکه پدرم در آن نامه از مردم ایران و فامیل و خانواده عذرخواهی کرده بود ترسیدم. نگران شدم و با همسرم تماس گرفتم. حدود ساعت ۱۲ تا ۱۲ و نیم به برج آرمیتا محل زندگی پدرم رسیدیم. چند بار آقای آقازاده زنگ زد ولی کسی جواب نداد و بعد با کلید در را باز گردیم و قبل از ورود آقای آقازاده باز هم همسر و پدرم را صدا زدند ولی صدایی نشنیدیم و هیچ کس در را باز نکرد و ما نهایتاً ما وارد شدیم. آقای آقازاده اولین نفری بودند که جسد را مشاهده کردند. بعد همسرم رفت و سپس من جسد را مشاهده کردم و در این زمان پسر خانم استاد رسید که من از همسرم خواستم او را به بیرون ببرد تا این صحنه را نبیند و سپس آقای آقازاده سمت اتاق خواب رفتند و در را باز کردند و یک دفعه گفتند یا ابوالفضل. همسرم علیرضا ببری پشت سرشان رفتند و با جسد مرحومه روبرو شدند و شوکه شدیم و به بدن میترا استاد دست زدند که سرد بود.

زهرا نجفی ادامه داد: من بر اساس نامه‌ای که در آن نوشته شده بود انا لله و انا الیه راجعون. نگران شدم و فکر کردم می‌خواهد خودش را بکشد و بیشتر به خاطر این دلیل رفتم. زمانی که همسرم به اورژانس زنگ زدند متوجه نشده بود که خانم استاد تیرخورده و گفتند که حالشان بد شده. اورژانس از او خواست که مرحومه را بخواباند و بعدش من عکس گرفتم که این خانم به حالت نشسته در وان افتاده بود. حتماً صدای ضبط شده ما خواهد بود. خود اورژانس مکالمه‌ها را ضبط می‌کند.

زهرا نجفی افزود: من یک عکس گرفتم و وقتی وارد شدم دیدم که مرحومه خون آلود هست و اول متوجه نشدم که او تیرخورده و وقتی که به درخواست اورژانس همسرم شروع به ماساژ خانم استاد کردیم دیدم سینه او جای گردی سوراخ است و دیدم دو تا تیر آنجا افتاده و متوجه شدم که خانم استاد تیرخورده و به همسرم گفتم ماساژ ندهد.

وی افزود: آقای آقازاده اولین نفر بود که جسد را دید و غیر از من و همسرم کسی آنجا نبود. البته پسر مرحومه استاد از سمت اتاق دودیدند و شاید یک لحظه آن را دیده باشد. خون کف حمام و داخل وان بود ولی خون خشک شده بود. چون اورژانس به ما گفت که خون خشک است. جسد برهنه و یک حوله سفید رویش بود.

قاضی از زهرا نجفی پرسید در عکس، بالش روی جسد افتاده است دلیلش چیست؟ که او گفت: بالش روی جسد نبود. کف حمام بود و بدنشان خشک بود. وقتی من دست زدم دیدم خانم استاد سرد است.

قاضی از زهرا نجفی خواست با توجه به اینکه صحنه بهم خورده است صحنه جرم را تشریح کند که زهرا نجفی گفت: جسد به حالتی بود که دست سمت راستش مشت شده و پای راستش از وان بیرون و گردنش خمیده به سمت چپ بود و حالت نشسته بود و معلوم بود که در وان افتاده است.

قاضی کشکولی رئیس دادگاه، حدود ساعت ۱۲ ظهر، پایان اولین جلسه رسیدگی را اعلام کرد و گفت که جلسه بعدی رسیدگی به این پرونده، ساعت ۹ صبح روز چهارشنبه خواهد بود.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.